پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ / Thursday 21st November 2024  تماس   آشنایی    مقاله    گفت‌وگو‌    صفحه‌ی نخست‌ 
 
 

حکایت «ما» و جنبش های اجتماعی
گفتگو با تنی چند از فعالان «جنبش سبز» در انگلستان

از دیرباز خواستها، نیازها و نیز اعتقادها و باورهای سیاسی خود را به کل جامعه تعمیم دادیم، اما کمتر نیروی اجتماعی با این رویکرد استبدادی مقابله استدلالی کرده است؟

عادت مزبور به قشر و لایه معینی محدود نمی شده و همه ی بخش ها و گروه بندی های جامعه، اعم از مردم کوچه بازار؛ جامعه فرهنگی؛ سیاسی و ادبی کشور را نیز شامل می شده است: آنچه من می انگارم، انگاره مردم ایران است!

 

به این عادتِ پلشت خراشی می دهم: «من با حمله نظامی به ایران مخالف ام...»

این جمله در پیوند با دیدگاه سیاسی اول شخص مفرد، می تواند عبارتی معقول و منطقی باشد. اما عبارت «مردم ایران [کارگران، زنان، جوانان، دانشجویان و..] با حمله نظامی به ایران مخالف اند...» عبارتی فاقد ارزش و اعتبار از زبان اول شخص مفرد است؛ مگر این ادعا با آمار و ارقام (فعالیت میدانی و پژوهش علمی) توأم شده باشد. 

این دست اظهارنظرها و ادعاهای «اخلاقی» که در جامعه سیاسی ایران (داخل و خارج؛ پوزسیون و اپوزسیون؛ راست و چپ و میانه) به وفور یافت می شود، عادتی نهادینه شده است و مورد پذیرش بخش های مختلف جامعه. عادت مزبور، که وجه مشخه اش فرار از واقعیتها و نیز طرح «خود» خواهانه صورت مسئله های اجتماعی است، زمانی در یک جامعه مابه ازای اجتماعی پیدا می کند که آحاد و اقشار جامعه به کنشگری اجتماعی وادار شوند و «ماهیت» خود را به نمایش بگذارند. در این دوران، جوامع از هم منفکِ استبدادی تا مرحله سقوط پیش می روند؛ شیرازه جامعه از هم می پاشد و «مردم» برای در میدان بودن ِ خود هزینه ها پرداخت می کنند. 

این بخش را گرد می کنم تا سپس پوشه اصلی این مجموعه را باز کنم:

من (مجید خوشدل) با فرضیه حمله نظامی به ایران مخالف ام. با این حال در دو نظرخواهی که در دو دوره مختلف در این زمینه انجام دادم، [متأسفانه] اکثریت نظردهندگان (۷۵ درصد و ۵۵ درصد) با این سناریو سیاه موافق بودند.

در آن دوره و در دوره های مختلف نیز این پرسش برای ام مطرح بوده است: آیا برای جامعه سیاسی ما آمار و ارقام مفهومی دارد؟ آیا این جامعه چندوجهی جداافتاده از هم توان رویارویی و پذیرش با واقعیت های هرچند تلخ اجتماعی را دارد؟ آیا بخش هایی از این جامعه روزی با کار روشمند علمی آشتی خواهد کرد و به استقبال آمار و ارقام خواهد رفت؟

آیا قشر اندیشمند جامعه ایران روزی به این صرافت خواهد افتاد که برای دانستن «نظر مردم» باید به «مردم» مراجعه کرد؛ خصوصاً در جوامعی که استبداد سیاسی بخش های مختلف جامعه را از هم جدا کرده است؟ 

 

*    *    *

 

طرح این پرسش به دوباره آوردن اش می ارزد: چرا ایرانیان از دیرباز خواستها، نیازها و باورهای سیاسی خود را به کلّ جامعه تعمیم داده اند، اما کمتر نیروی اجتماعی با این رویکرد استبدادی مقابله استدلالی کرده است؟

عادتِ مزبور در پیوند با کلیه ی حرکتهای اعتراضی، قیام ها و جنبش های صد سال اخیر، از جمله «جنبش سبز» نیز عملکردی مشابه داشته است: افراد و گروههای مختلف جامعه؛ موافقان و مخالفان با پیشداوری های ذهنی و آنکادره شده خود نشسته اند و عینیتی را «تحلیل» کرده و سپس از ظنّ خود یار یا دشمن آن شده اند.

در پیوند با مبارزات اخیر در ایران به کرّات دیده ایم که هویت «استدلال»ها و «تحلیل» ها از پدیده بی شکل و موهومی به نام «مردم» گرفته می شود، بی آنکه افراد یا بخش های موجود پیوندی ارگانیک با «مردم» داشته باشند، و یا داده ها و ادعاهای آنان مستند به آمار و ارقام واقعی باشد.

 

عمیقاً بر این باورم که دانسته های واقعی ایرانیان مقیم خارج کشور در پیوند با جامعه ایران و نیز نسبت به مبارزات اخیر بسیار اندک و ناقص است، هرچند بخشی از ویژگی های خیزش اخیر روشن و شفاف است: این خیزش فاقد افق و برنامه مدوّن است؛ رهبریتی آنرا نمایندگی و «رهبری» نمی کند و به زبان دیگر خواسته های بخش های مختلف این«جنبش»، بخصوص خواستهای زنان و جوانان جامعه شهری، از زبان و قلم رهبران نمادین طرح و نمایندگی نمی شود. با این حال در داخل و خارج افراد و جریانهای مختلفی خود را نماینده و سخنگوی آن معرفی کرده و گفته ها، برنامه ها و توصیفاتی را به آن منتسب کرده اند.

 

*    *    *

 

به باور من با ابزار و امکانات محدودی که جامعه تبعیدی در اختیار دارد، اگر در توضیح و تبیین ماهیت خیزش اخیر و نیروهای درگیر در آن بخواهد از محدوده های معینی فراتر رود، یا در عادت و فرهنگِ پیشتر گفته شده سقوط کرده است و یا می بایستی حرفها و ادعاهای خود را به استنادهای مستند آراسته کرده باشد. این مهم شدنی نیست، مگر با فعالیتهای میدانی و نظرخواهی از عناصر تشکیل دهنده خیزش اخیر، و سپس تجزیه و تحلیل یافته های موجود.

 

با استدلال و جمع بندی در بالا ارائه شده به سراغ تعدادی از نیروهای درگیر در «جنبش سبز» در انگلستان می روم و گفتگوهای کوتاهی را با آنان انجام می دهم.

هدف از این کار تلاش برای ارائه تصویر واقعی تری از عناصر حامی و تشکیل دهنده خیزش اخیر در ایران است، و نیز«مقابله استدلالی با رویکرد استبدادی موجود در جامعه ایرانی».

 

در این باره، اشاره به این نکته ضروری است که از تمام گفتگو شوندگان قویاً خواسته شده تا اظهارنظرشان کوتاه و فشرده باشد. 

اولین پرسش، به تعداد شرکت کنندگان در راهپیمایی ۲۲ خرداد ۸۹ در ایران نظر دارد.

 

 

- اسم ام ندا است. انتظار داشتم خیلی بیشتر در سالگرد جنبش سبز [در ایران] به خیابان بیایند. ولی تعداد شرکت کننده‌ ها کم بود.

* به نظرت چرا؟

- دلیل زیادی داشت (مکث)... سرکوب بالا بود و برای این مردم کمتر به خیابانها آمدند.

* مگر در حرکتهای اعتراضی قبلی سرکوب پایین بود؟

- نه، اما مردم خسته شده اند... (اجازه بدهید فکر کنم) به نظر من مردم درست رهبری نشدند. اگر جنبش سبز ایران رهبران باشهامتی [می] داشت، الأن این جنبش دستاوردهای بیشتری پیدا کرده بود. من این موضوع را...

* راجع به بیانیه موسوی و کروبی در لغو راهپیمایی ۲۲ خرداد امسال چه نظری داری؟

- به نظر من این بیانیه نشانه ضعف آنها بود. من به توجیهات این و آن [در این رابطه] کاری ندارم. به عقیده من آنها راه خودشان را از مردم جدا کردند و  من مخالف آن بیانیه ام.

* دو نفری که نام بردی‌ را آیا «رهبران جنبش سبز» یا «رهبران نمادین جنبش سبز» می دانی؟

- به نظر من آقای موسوی و آقای کروبی حتماً طرفدارانی در جنبش سبز دارند، اما آنها رهبران من نیستند. جنبشی که من عضوی از آن هستم و به آن افتخار می کنم، خواست آنها با خواسته های من یکی نیست.

* یک سال از مبارزات بخشی از مردم ایران می گذرد. مبارزاتی که هزینه دار بوده و «مردم» هنوز دارند برای آن هزینه می دهند. خواسته ی تو بعد از گذشت یکسال از این «جنبش» چی هست؟

- خواسته من آزادی کامل مردم ِ؛ آزادی عقیده و بیان ِ؛ آزادی پوشش ِ. خواسته من از بین رفتن ولایت فقیه ِ؛ جدایی دین از سیاستِ. من دل ام می خواد در ایرانی که من دوست اش دارم زندانی سیاسی نباشد و آدمها برای عقایدشان شکنجه و کشته نشوند. خواسته من آزادی زن و مرد ِ...

* برآورده شدن این خواسته ها را در این نظام ممکن می بینی؟

- تا قبل از تظاهرات عاشورا فکر می کردم می شه؛ بعد از آن نمی دانم.

* ممنون ام از وقت ات.

 

*    *    *

  

- اسم ام را براتون نمی گم، اما به پرسش تون جواب می دم. به نظر من در ۲۲ خرداد خیلی ها در تظاهرات شرکت کردند و به خیابانها آمدند، اما تعدادشون را کم اعلام کردند.

* کی تعدادشان را کم اعلام کرد؟

- تمام رسانه های ایرانی و خارجی.

* رسانه هایی که خودشان را به «جنبش سبز» منتسب می کنند هم تعداد شرکت کنندگان را کم اعلام کردند.

- اگر آنها هم اینکار را کرده باشند، اشتباه کردند.

* بسیار خوب، اولاً به من اجازه بده جنسیت ات را مشخص کنم: مرد هستی. به نظرت چه تعدادی در ۲۲ خرداد امسال برای مخالفت با رژیم از خانه بیرون آمدند؟

- اولاً خیلی ها مخالف رژیم نیستند و با ولایت فقیه مخالف اند. دوماً حساب دقیق کسانی که بیرون آمدند را نمی دانم، ولی [شرکت کنندگان] خیلی بیشتر از تعدادی که گفتند، بوده.

* نظرت راجع به بیانیه موسوی و کروبی برای لغو راهپیمایی ۲۲ خرداد چیه؟

- آقای موسوی و کروبی برای جلوگیری از کشتار و خونریزی این بیانیه را دادند. به نظر من برای جلوگیری از خونریزی، این کار درستی بود. چون کوتادچیان و [...] برای دستگیری مردم خودشان را آماده کرده بودند.

* اولاً تا همین الان چندصد نفری در رابطه با ۲۲ خرداد امسال دستگیر شدند و خدا می داند چه سرنوشتی در انتظار آنهاست. در ثانی مگر این آقایان از روز اول از مردم نخواستند برای اعتراض به رأی به سرقت رفته شده شان بیرون بیایند؛ حالا چه چیزی عوض شده؟

- آن وقت موضوع فرق می کرد. رأی مردم دستکاری شده بود، واسه همین مردم به خیابانها آمدند. این جنبش برای اعتراض به نتیجه انتخابات است و هدف دیگری ندارد و نداشته. الان هم خواسته مردم [انجام] انتخابات آزاده. اینکه می گویید مردم مخالف نظام هستند، درست نیست. مردم می خواهند در همین نظام انتخابات آزاد باشد...

* چطور می توانی از طرف همه مردم صحبت کنی؟ در همین لندن طرفداران «جنبش سبز» به دلیل اختلافات دیدگاهی به چند دسته تقسیم شدند.

- آنهایی که عقیده دیگری دارند، یک اقلیت کم اند. اما جنبش سبز مخالف نظام نیست و برای انتخابات آزاد مبارزه می کند.

* برای چند لحظه حرف ات را قبول می کنم: خواسته‌ مردم از مبارزه یک ساله شان انجام انتخابات آزاد است. فکر می کنی در این نظام این خواسته برآورده می شود؟ با وجود ولی فقیه؛ شورای نگهبان؛ قانون اساسی و سی و یک سال سرکوب خواستهای مردم؟

- اولاً پرسش تان جهت دار است. درثانی ما مخالف نظام نیستیم و مطمئنیم در همین نظام می شود انتخابات آزاد داشت. چرا که نه؟ اگر قدرت ولی فقیه محدود شود، ما می توانیم انتخابات آزاد داشته باشیم.

* گفتی سوألم جهت داره. از بی طرفی سوألم دفاع می کنم: نظام ایده ال میرحسین موسوی و مهدی کروبی بازگشت به دوران «امام» هست. این دو آن دوران را دوران طلایی نام بردند. آیا تو اطلاع داری که در «دوران امام» و نخست وزیری موسوی (یعنی در یک دوره ده ساله) بیش از صد هزار نفر دستگیر و شکنجه و هزاران نفر اعدام شدند؟

- آمارتان درست نیست. تازه آن، اول انقلاب بود. در هر انقلابی، اولش خیلی ها کشته می شوند. اما بعد از چند سال جامعه به روال طبیعی برمی گردد. تازه خیلی ها که کشته شدن، دست به اسلحه برده بودند و بر ضد نظام بلند شده بودند. هر نظامی مخالفین مسلح خودش را از بین می برد.

* چون در انگلستان زندگی می کنی و جوان هستی این را می گویم: اگر خواستی به حرفهایی که می زنی فکر کن. در اینجا امکاناتی برای مطالعه و فکر کردن داری.

یک سوأل دیگر: راجع به هیتلر چی فکر می کنی؟

- (مکث)... اون قاتل و جنایتکار بود، خب که چی؟

* با استدلال تو هیتلر جنایتکار نبود. چون او فقط مخالفانش را کشت. به هر حال از وقتی که به من دادی سپاسگزارم.   

 

*    *    *

 

- اسم ام ندا هست...

* (با خنده) لطفاً اسم دیگری انتخاب کن. یک نفر دیگر هم همین اسم را انتخاب کرده.

- (با خنده) ندا شماره دو هستم! من فکر می کنم دلیل بیرون نیامدن مردم [در ۲۲ خرداد] این بود که بهشون خیانت شد. رهبران جنبش به مردم خیانت کردند.

* کدام رهبران؟

- موسوی، کروبی و دیگران.

* فکر می کنی چرا؟

- چون خواسته‌ مردم؛ خواسته ی ما زنها خیلی بیشتر از خواستهای آنهاست. برای همین آنها به وحشت افتادند و مبارزات مردم را محدود کردند. البته مردم خیلی وقت است که از اینها گذشتند.

* اگر مردم از موسوی و کروبی گذشته باشند، دلیلی نداره به حرف شان گوش بدهند. باید به خیابانها می آمدند و اعتراض شان را ادامه می دادند. اینطور نیست؟

- ببینید، هر جنبشی رهبری می خواهد. هشت ماهِ مردم بدون رهبری مبارزه کردند؛ کتک خوردند؛ تجاوز شدند؛ زندانی شدند. یک عده جان شان را برای جنبش گذاشتند. اما صدای این آقایون در نیامد که نیامد...

* پس قبول می کنی حداقل برای طیفی از «مردم» این دو [موسوی و کروبی] نقش رهبری «جنبش» را دارند؟

- تا حدی آره. اما حرف من به شما این بود که خواسته های مردم مدتهاست از این آقایان جلوتر رفته. حالا آقای موسوی و کروبی می خواهند خواستهای مردم را تقلیل بدهند به اعتراض آنها به نتیجه انتخابات.

* مگر مردم برای همین به خیابانها نیامدند؟

- یکسال قبل بله، اما در این یک سال خیلی چیزها عوض شد. «خیابان» خیلی چیزها را عوض کرد؛ زدن و کشتن و تجاوز کردن خیلی چیزها را عوض کرد. می دانید چه می گویم؟

* راجع به اظهارنظر موسوی و کروبی نسبت به خمینی و «دوران طلایی» او چی فکر می کنی؟

- من تا چند ماه قبل چیز زیادی در این باره نمی دانستم. حالا می دانم در آن سالها چقدر از آدمهای بی گناه اعدام شدند. حرف آنها راجع به خمینی [...] است و من قبول اش ندارم...

* با حرفهایی که زدی، تا حدی می توانم خواسته تو را از «جنبش» حدس بزنم. فکر می کنی خواسته تو در این نظام برآورده می شود؟

- به هیچ وجه، به هیچ وجه (خنده ممتد)... به هیچ وجه!

* یک سال قبل همین نظر را داشتی؟

- (با خنده) به هیچ وجه!

* ممنونم از شرکت ات در این گفتگو.

 

*    *    *

 

* راجع به بیانیه موسوی و کروبی در لغو راهپیمایی ۲۲ خرداد چه نظری داری؟

- شما راجع به آن [بیانیه] چی فکر می کنی؟   

* موافقت یا مخالفتِ من ارتباطی به این نظرخواهی ندارد. اگر مایلی نظرت را راجع به آن بیانیه بگو.

- به نظر من آن بیانیه اشتباه بود در سالگرد جنبش سبز؛ نشانه ضعف بود.

* چرا؟

- چون دولت کودتا و [...] را جریح تر کرد برای سرکوب بیشتر. این [...] از این به بعد از موضع بالاتر با مردم حرف می زند و برای آنها خط و نشان می کشد.

* عده ای معتقدند اگر آن بیانیه را موسوی و کروبی نمی دادند، حمام خون برپا می شد.

- این حرفها بازی با کلمات است. جنبش سبز که یک جنبش ضدخشونت است، تا بحال خشونتی نبوده که در موردش بکار نبسته باشند. مگر همین الان دانشجویان را دستگیر نمی کنند؟ مگر بعد از ۲۲ خرداد [امسال] مردم را به حال خودشان گذاشتند و به مردم گیر ندادند؟

* راجع به تعداد شرکت کنندگان در ۲۲ خرداد امسال چه نظری داری؟

- یعنی چه تعدادی آمده بودند؟

* آره.

- خیلی کم، خیلی کمتر از انتظارم بود...

* فکر می کنی چرا؟

- چون از تظاهرات عاشورا به بعد جنبش خیلی بد رهبری شد و تعداد زیادی دستگیر شدند؛ رهبری جا زد. برای همین مردم سرخورده شدند. خیلی چیزهای دیگر هم هست که...

* به «رهبری» اشاره کردی. آیا از موسوی و کروبی صحبت می کنی؟

- آره.

* بنابراین معتقدی که این دو رهبران «جنبش سبز» هستند؟

- آنها رهبر قسمتی از جنبش اند؛ آنهایی که مخالف نظام نیستند و اصلاحات در [درون] همین نظام را می خواهند.

* خودت موافق این نظام هستی یا مخالف اش؟

- به این پرسش جواب نمی دهم.

* چرا؟

شانه بالا می اندازد.

* به نظرت امکان اصلاحات در این نظام هست؛ اصلاحات ساختاری؟

- راستش نمی دانم. خدا کند در همین نظام اصلاحات بشود. وگرنه آینده خوبی برای ایران نیست.

* منظورت را واضح تر بگو؟

- چون اینها تا مخالفین خودشان را نابود نکنند، دست بردار نیستند. اینها کینه قدیمی دارند؛ عقده ای اند؛ حالا که در قدرت اند، به راحتی از آن دل نمی کنند.

* اگر چیزهایی که می گویی درست باشد، پس رفتن اینها بهتر از ماندن شان است؛ اینطور نیست؟

- آره، اما به چه قیمتی؟

* در تمام نظام های دیکتاتوری بالاخره «مردم» باید هزینه بدهند.

- درست می گوئید، اما مردم برنامه و رهبری می خواهند. اینطوری نمی شود با اینها طرف شد. یکسال گذشته درس خوبی به مردم داد.

 * بسیار خوب. لطفاً اسم ات را بگو.

- (مکث)... سهراب.

* ممنون ام از وقتی که به من دادی.

 

*    *    *

 

راجع به بیانیه موسوی و کروبی در لغو راهپیمایی ۲۲ بهمن چه نظری داری؟

- آنها آزادند نظرشان را راجع به هر چیزی بگویند. شما مخالف اظهارنظر آنها هستی؟

* آیا آنها به عنوان دو نفر آدم معمولی این بیانیه را دادند؟

- خودشان که همین را گفتند.

* تو چی فکر می کنی؟

- من فکر می کنم آنها این بیانیه را دادند تا از سرکوب جلوگیری کنند.

* لطفاً پرسش را عوض نکن. آیا موسوی و کروبی به عنوان یک شهروند معمولی آن بیانیه را دادند؟ اگر جواب ات مثبت است، مگر شهروند معمولی می تواند از مردم بخواهد در سالگرد سرکوب و تقلب «انتخاباتی» در تظاهرات شرکت نکنند؟

- آقای موسوی و کروبی به عنوان رهبران جنبش سبز آن بیانیه را دادند و به نظر من آن بیانیه درست بود. اگر در آن روز مردم به خیابانها می آمدند، حتماً عده زیادی دستگیر و کشته می شدند.

آن بیانیه...

* در چند اظهارنظر، هم موسوی و هم کروبی پس از انتقاد از دوره ی فعلی، از دوران خمینی یاد و قدردانی کردند. در این باره چه نظری داری؟

- آیت الله خمینی رهبر انقلاب بودند و روح شان شاد. ایشان پدر معنوی ما هستند و احترام شان واجبِ.

* آیا می دانی در دوران خمینی که هم موسوی و هم کروبی مناصب بالایی داشتند، هزاران زن و مرد دستگیر، شکنجه و اعدام شدند؟

- چیزی که به کشور ما همیشه آسیب زده، حسّ انتقام کشی [انتقام جویی] بوده. انسان باید گذشت داشته باشد و گذشته را فراموش کند. ما از اشتباهات پدران و مادران مان باید درس بگیریم و اشتباهات آنها را مرتکب نشویم. ما باید گذشت داشته باشیم و تخم کینه نکاریم.

* اولاً «مادران» ما هیچوقت در صحنه نبودند تا مرتکب اشتباه شوند. در ثانی، تو در تعدادی از حرکتهای اعتراضی اخیر شرکت داشتی. چرا؟

- به خاطر [اعتراض به] تقلبی که در انتخابات شد و رأی مردم [را] دزدیدند. من برای این حق کشی در تظاهرات شرکت کردم.

* این تقلب «انتخاباتی» که مال ِ پارسال بود؛ مال ِ گذشته است. چرا از آن گذشت نکردی؟

- (مکث)... شما داری مغلطه می کنی و من دیگر به پرسش تان جواب نمی دهم.

* مختار هستی. در انتها لطفاً اسم ات را بگو.

- اسم ام مَهدی است.

* ممنون از شرکت ات در این گفتگو.

 

*    *    *

 

گفتگوی زیر تلفنی انجام شده است.

* سودابه، ممنون از شرکت ات در این گفتگو. لطفاً بگو چرا در ماههای اخیر در حرکتهای  اعتراضی در لندن غایب بودی؟

- گرفتاری بود آقا مجید.

* (با خنده) لطفاً جدی باش.

- (با خنده) به خدا جدی ام. در سالگرد جنبش جلو سفارت [در لندن] آمدم، اما چون کار داشتم، زود رفتم.

* راجع به تعداد شرکت کنندگان در تظاهرات ۲۲ بهمن در ایران چه نظری داری؟

- شرکت کننده ها خیلی کم بودند. چون می دانم می پرسید: چرا؟ می گویم یک جای کار لنگ می زند؛ مردم دیگر آن مردم سابق نیستند و یک جورهایی خسته شدند.

* در گفتگویی که مدتی قبل با تو داشتم، گفتی در «انتخابات» به موسوی رأی دادی. الآن راجع به این موضوع چی فکر می کنی؟

- قبلاً که به شما گفتم اشتباه کردم. به نظر من در این نظام به هیچ کاندیدایی نمی شود اعتماد کرد و همشان سر و ته یک کرباس اند.

* آیا فکر می کنی شعله مبارزات مردم خاموش شده؟

- صد درصد نه. همه کوتاه بیایند، زنها کوتاه نمی آیند. دشمن آخوندها و [....] زنها و خواسته هاشان هستند. اینها که نمی توانند همه ی ما را دستگیر کنند. ما اگر همین طوری در خیابان راه برویم، گور آنها کنده شده.

* می توانی به زبان ساده بگویی که چرا با بخشی از «بچه های سبز» در لندن مشکل پیدا کردی و خودت را کنار کشیدی؟

- خودم را کنار نکشیدم. با بعضی از آنها کار کردن خیلی سخته؛ آخر از آخوندها بدترند و همه چیز را یکدست می خواهند؛ همه را مثل خودشان می خواهند.

* از تو خواهش کردم، حرف ات را به زبان ساده بزنی، نه با زبان گوشه و کنایه.

- واقعاً گوشه نزدم. حرف من این است که اینها همان چیزهایی را می گویند که موسوی و کروبی می گویند. شعارهایی که می دهند؛ حرفهایی که می زنند، عین آنهاست. خب نمی شود باهاشون کار کرد دیگر.

* بچه های سبز در لندن از چند گرایش مختلف هستند. آیا با آنها همکاری داری؟ مراوده می کنی؟

- با بعضی از خانم ها رابطه دارم و همدیگر را می بینیم.

* (با خنده) من از تو خواستم خیلی کوتاه به پرسش ها جواب بدهی. اما تو جواب همه پرسش ها را تلگرافی دادی.

- (خنده ممتد) شرمنده شمایم. خب حرف تان را گوش کردم.

* از وقتی که به من دادی سپاسگزارم.

 

*    *    *

 

* یکی از گفتگو شونده ها درخواست کرد، گفتگوی انجام شده با او را منتشر نشود.

 

تاریخ انتشار: ۲ جولای ۲۰۱۰

 

 


پوشه‌های خاک خورده (۱۱)
انسانهایی که رنج‌ها کشیدند


پوشه‌های خاک خورده (۱۰)
انهدام یک تشکیلات سیاسی؛ سکوت جامعهٔ ایرانی


ما اجازه نداریم دوباره اشتباه کنیم
سخنی با رسانه‌ها و فعالان رسانه‌ای


مروری بر زندگی اجتماعی‌مان در سه دههٔ تبعید
گفت‌وگو با مسعود افتخاری


پوشه‌های خاک‌ خورده (۸)
نشریه‌ای که منتشر نشد؛ شرط غیراخلاقی‌ای که گذاشته شد


پوشه‌های خاک خورده (۷)
تلاش‌هایی که به بن‌بست می‌خورند؛ گفت‌وگوهایی که می‌میرند


پوشه‌های خاک خورده (۶)
اضطراب از حضور دیگران*


چهل سال گذشت
گفت‌وگو با مسعود نقره‌کار


مبارزات کارگران ایران؛ واقعیت‌ها، بزرگنمایی‌ها
گفت‌وگو با ایوب رحمانی


چرا نمی‌توانم این مصاحبه را منتشر کنم


«آلترناتیو سوسیالیستی» درکشور ایران
گفت‌وگو با اصغر کریمی


کانون ایرانیان لندن
گفت‌وگو با الهه پناهی (مدیر داخلی کانون)


سه دهه مراسم گردهمایی زندانیان سیاسی
گفت‌وگو با مینا انتظاری


عادت‌های خصلت شدهٔ انسان ایرانی
گفت‌وگو با مسعود افتخاری


نقد؛ تعقل، تسلیم، تقابل
گفت‌وگو با مردی در سایه


سوسیالیسم، عدالت اجتماعی؛ ایده یا ایده‌آل
گفت‌وگو با فاتح شیخ


رسانه و فعالان رسانه‌ای ایرانی
گفت‌وگو با سعید افشار


خودشیفته
گفت‌وگو با مسعود افتخاری


«خوب»، «بد»، «زشت»، «زیبا»؛ ذهنیت مطلق گرای انسان ایرانی
گفتگو با مسعود افتخاری


«او»؛ رفت که رفت...


«اپوزسیون» و نقش آن در تشکیل و تداوم حکومت اسلامی ایران
(جمع بندی پروژه)


«اپوزسیون» و نقش آن در تشکیل و تداوم حکومت اسلامی ایران (4)
بحران اپوزسیون؛ کدام بحران ؟


«اپوزسیون» و نقش آن در تشکیل و تداوم حکومت اسلامی ایران (3)
(بازگشت مخالفان حکومت اسلامی به ایران؛ زمینه ها و پیامدها)


«اپوزسیون» و نقش آن در تشکیل و تداوم حکومت اسلامی ایران (2)
(پروژۀ هسته ای رژیم ایران؛ مذاکره با غرب، نتایج و عواقب)


«اپوزسیون» و نقش آن در تشکیل و تداوم حکومت اسلامی ایران (1)
«مرجع تقلید»؛ نماد «از خودبیگانگی»


اوراسیا؛امپراطوری روسیه و حکومت اسلامی ایران
گفتگو با »سیروس بهنام»


انتقاد به «خود» مان نیز!؟
گفتگو با کریم قصیم


به گفته ها و نوشته ها شک کنیم!


استبداد سیاسی؛ فرهنگ استبدادی، انسان استبدادزده
(مستبد و دیکتاتور چگونه ساخته می شود)

گفتگو با ناصر مهاجر


کشتار زندانیان سیاسی در سال 67؛ جنایت علیه بشریت
(در حاشیه کمپین «قتل عام 1988»)

گفتگو با رضا بنائی


رأی «مردم»، ارادۀ «آقا» و نگاه «ما»
(در حاشیه «انتخابات» ریاست جمهوری در ایران)


جبهه واحد «چپ جهانی» و اسلامگرایان ارتجاعی
گفتگو با مازیار رازی


«تعهد» یا «تخصص»؟
در حاشیه همایش دو روزه لندن

گفتگو با حسن زادگان


انقلاب 1357؛ استقرار حاکمیت مذهبی، نقش نیروهای سیاسی
گفتگو با بهروز پرتو


بحران هویت
گفتگو با تقی روزبه


چرا «تاریخ» در ایران به اشکال تراژیک تکرار می شود؟
گفتگو با کوروش عرفانی


موقعیت چپ ایران در خارج کشور (2)
گفتگو با عباس (رضا) منصوران


موقعیت «چپ» در ایران و در خارج کشور(1)
گفتگو با عباس (رضا) منصوران


انشعاب و جدایی؛ واقعیتی اجتناب ناپذیر یا عارضه ای فرهنگی
گفتگو با فاتح شیخ


بهارانه
با اظهارنظرهایی از حنیف حیدرنژاد، سعید افشار


مصاحبه های سایت »گفت و گو» و رسانه های ایرانی
و در حاشیه؛ گفتگو با سیامک ستوده


بن بست«تلاش های ایرانیان» برای اتحاد؟!
(در حاشیه نشست پراگ)

گفتگو با حسین باقرزاده


اتهام زنی؛ هم تاکتیک، هم استراتژی
(در حاشیه ایران تریبونال)

گفتگو با یاسمین میظر


ایران تریبونال؛ دادگاه دوم
گفتگو با ایرج مصداقی


لیبی، سوریه... ایران (2)
گفتگو با مصطفی صابر


لیبی، سوریه... ایران؟
گفتگو با سیاوش دانشور


مقوله «نقد» در جامعه تبعیدی ایرانی
گفتگو با مسعود افتخاری


در حاشیه نشست پنج روزه
(آرزو می کنم، ای کاش برادرهایم برمی گشتند)

گفتگو با رویا رضائی جهرمی


ایران تریبونال؛ امیدها و ابهام ها
گفتگو با اردوان زیبرم


رسانه های همگانی ایرانی در خارج کشور
گفتگو با رضا مرزبان


مستند کردن؛ برّنده ترین سلاح
گفتگو با ناصر مهاجر


کارگران ایران و حکومت اسلامی
گفتگو با مهدی کوهستانی


سه زن
گفتگو با سه پناهندهٔ زن ایرانی


بهارانه؛ تأملی بر «بحران رابطه» در جامعه تبعیدی ایرانی
گفتگو با مسعود افتخاری


صرّاف های غیرمجاز ایرانی در بریتانیا


اتحاد و همکاری؛ ‌چگونه و با کدام نیروها؟
گفتگو با تقی روزبه


پوشه های خاک خورده(۵)
مافیای سیگار و تنباکو


پوشه‌ های خاک خورده (۴)
دروغ، توهم؛ بلای جان جامعه ایرانی


«چپ ضد امپریالیسم» ایرانی
گفت‌وگو با مسعود نقره‌کار


حمله نظامی به ایران؛ توهم یا واقعیت
گفتگو با حسین باقرزاده


پوشه های خاک خورده(۳)
تلّی از خاکستر- بیلان عملکرد فعالان سیاسی و اجتماعی


پوشه های خاک خورده (۲)
پخش مواد مخدر در بریتانیا- ردّ پای رژیم ایران


پوشه های خاک خورده (۱)
کالای تن- ویزای سفر به ایران


... لیبی، سوریه، ایران؟
گفتگو با فاتح شیخ


هولیگان های وطنی؛ خوان مخوف


زندان بود؛ جهنم بود بخدا / ازدواج برای گرفتن اقامت
گفتگو با «الهه»


فکت، اطلاع رسانی، شفاف سازی... (بخش دوم)
گفتکو با کوروش عرفانی


فکت، اطلاع رسانی، شفاف سازی؛ غلبه بر استبداد (بخش اول)
گفتگو با کوروش عرفانی


حکومت استبدادی، انسان جامعه استبدادی
گفتگو با کوروش عرفانی


چرا حکومت اسلامی در ایران(۳)
گفتگو با «زهره» و «آتوسا»


چرا حکومت اسلامی در ایران (۲)
گفتگو با مهدی فتاپور


چرا حکومت اسلامی در ایران؟
گفتگو با علی دروازه غاری


رخنه، نفوذ، جاسوسی (۲)
گفتگو با محمود خادمی


رخنه، نفوذ، جاسوسی
گفتگو با حیدر جهانگیری


چه نباید کرد... چه نباید می کردیم
گفت و گو با ایوب رحمانی


پناهجویان و پناهندگان ایرانی(بخش آخر)
گفتگو با محمد هُشی(وکیل امور پناهندگی)


پناهجویان و پناهندگان ایرانی (۲)
سه گفتگوی کوتاه شده


پناهجویان و پناهندگان ایرانی(۱)
گفت و گو با سعید آرمان


حقوق بشر
گفتگو با احمد باطبی


سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟
گفت‌وگو با کوروش عرفانی


سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟
گفتگو با عباس (رضا) منصوران


سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟
«پنج گفتگوی کوتاه شده»


سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟
گفتگو با رحمان حسین زاده


سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟
گفتگو با اسماعیل نوری علا


ما و دوگانگی‌های رفتاری‌مان
گفتگو با مسعود افتخاری


ترور، بمبگذاری، عملیات انتحاری
گفتگو با کوروش عرفانی


اغتشاش رسانه‌ای
گفتگو با ناصر کاخساز


کاسه ها زیر نیم کاسه است
گفتگو با م . ایل بیگی


حکومت اسلامی، امپریالیسم، چپ جهانی و مارکسیستها
گفتگو با حسن حسام


چپ سرنگونی طلب و مقوله آزادی بی قید و شرط بیان
گفتگو با شهاب برهان


تحرکات عوامل رژیم اسلامی در خارج (۳)
انتشار چهار گفتگوی کوتاه


تحرکات عوامل اطلاعاتی رژیم اسلامی در خارج (۲)
تجربه هایی از: رضا منصوران، حیدر جهانگیری، رضا درویش


تحرکات عوامل اطلاعاتی رژیم اسلامی در خارج کشور
گفتگو با حمید نوذری


عملیات انتحاری
گفتگو با کوروش طاهری


هوشیار باشیم؛ مرداد و شهریور ماه نزدیک است(۲)
گفتگو با مینا انتظاری


حکایت «ما» و جنبش های اجتماعی
گفتگو با تنی چند از فعالان «جنبش سبز» در انگلستان


سیاستمداران خطاکار، فرصت طلب، فاسد
گفتگو با مسعود افتخاری


هوشیار باشیم؛ مرداد و شهریور ماه نزدیک است!
گفتگو با بابک یزدی


مشتی که نمونه خروار است
گفتگو با«پروانه» (از همسران جانباخته)


کارگر؛ طبقه کارگر و خیزشهای اخیر در ایران
گفتگو با ایوب رحمانی


تریبیونال بین المللی
گفتگو با لیلا قلعه بانی


سرکوب شان کنید!
گفتگو با حمید تقوایی


ما گوش شنوا نداشتیم
گفتگو با الهه پناهی


خودکشی ...
گفتگو با علی فرمانده


تو مثل«ما» مباش!
گفتگو با کوروش عرفانی


«تحلیل» تان چیست؟!
گفتگو با ایرج مصداقی


شما را چه می‌شود؟
گفتگو با فرهنگ قاسمی


چه چیزی را نمی دانستیم؟
با اظهار نظرهایی از: مهدی اصلانی، علی فرمانده، بیژن نیابتی، ی صفایی


۲۲ بهمن و پاره ای حرفهای دیگر
گفتگو با البرز فتحی


بیست و دوم بهمن امسال
گفتگو با محمد امینی


تروریست؟!
گفتگو با کوروش مدرسی


چرا«جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است(۴)
گفتگو با مسعود نقره کار


باید دید و فراموش نکرد!
گفتگو با «شهلا»


چرا«جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است (۳)
گفتگو با رضا منصوران


چرا«جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است؟(۲)
گفتگو با علی اشرافی


چرا«جمهوری» اسلامی ایران سی سال در قدرت است؟
گفتگو با رامین کامران


سایه های همراه (به بهانه انتشار سایه های همراه)
گفتگو با حسن فخّاری


آغاز شکنجه در زندانهای رژیم اسلامی
گفتگو با حمید اشتری و ایرج مصداقی


گردهمایی هانوفر
گفتگو با مژده ارسی


گپ و گفت دو همکار
گفتگو با سعید افشار (رادیو همبستگی)


«سخنرانی» نکن... با من حرف بزن
گفتگو با شهاب شکوهی


«انتخابات»، مردم...(۷)
(حلقه مفقوده)

گفتگو با «سودابه» و«حسن زنده دل»


«انتخابات»، مردم...(۶)
(فاز سوم کودتا، اعتراف گیری)

گفتگو با سودابه اردوان


«انتخابات»، مردم...(۵)
گفتگو با تقی روزبه


«انتخابات»، مردم...(۴)
گفتگو با رضا سمیعی(حرکت سبزها)


«انتخابات»، مردم...(۳)
گفتگو با سیاوش عبقری


«انتخابات»، مردم...(۲)
گفتگو با حسین باقرزاده


«انتخابات»، مردم...؟!
گفتگو با فاتح شیخ
و نظرخواهی از زنان پناهجوی ایرانی


پناهجویان موج سوم
گفتگو با علی شیرازی (مدیر داخلی کانون ایرانیان لندن)


رسانه
به همراه اظهارنظر رسانه های«انتگراسیون»، «پژواک ایران»، «سینمای آزاد»، «ایران تریبون»، «شورای کار»


گردهمایی هانوفر...
گفتگو با محمود خلیلی


سی سال گذشت
گفت‌وگو با یاسمین میظر


مسیح پاسخ همه چیز را داده!
گفت‌وگو با«مریم»


«کانون روزنامه‌نگاران و نویسندگان برای آزادی»
گفت‌و گو با بهروز سورن


تخریب مزار جانباختگان...حکایت«ما»و دیگران
گفت‌وگو با ناصر مهاجر


همسران جان‌باختگان...
گفت‌وگو با گلرخ جهانگیری


من کماکان«گفت‌وگو» می‌کنم!
(و کانون ۶۷ را زیر نظر دارم)


مراسم لندن، موج سوم گردهمایی‌ها
گفت‌وگو با منیره برادران


سرنوشت نیروهای سازمان مجاهدین خلق در عراق
گفتگو با بیژن نیابتی


اگر می‌ماندم، قصاص می‌شدم
گفتگو با زنی آواره


صدای من هم شکست
گفتگو با «مهناز»؛ از زندانیان واحد مسکونی


بازخوانی و دادخواهی؛ امید یا آرزو
گفتگو با شکوفه‌ منتظری


«مادران خاوران» گزینه‌ای سیاسی یا انتخابی حقوق بشری
گفتگو با ناصر مهاجر


«شب از ستارگان روشن است»
گفتگو با شهرزاد اَرشدی و مهرداد


به بهانۀ قمر...
گفتگو با گیسو شاکری


دوزخ روی زمین
گفتگو با ایرج مصداقی


گریز در آینه‌های تاریک
گپی دوستانه با مجید خوشدل


سردبیری، سانسور، سرطان... و حرفهای دیگر
گفتگو با ستار لقایی


بهارانه
پرسش‌هایی «خود»مانی با پروانه سلطانی و بهرام رحمانی


«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله (3)
گفتگو با حسن فخاری


«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله (2)
من همان امیر حسین فتانت «دوست» کرامت دانشیان هستم!
گفتگو با ناصر زراعتی


ایرانیان لندن، پشتیبان دانشجویان دربند
با اظهار نظرهایی از: جمال کمانگر، علی دماوندی، حسن زنده دل یدالله خسروشاهی، ایوب رحمانی


«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله
گفتگو با رضا (عباس) منصوران


کدام «دستها از مردم ایران کوتاه»؟
گفتگو با تراب ثالث


میکونوس
گفتگو با جمشید گلمکانی
(تهیه کننده و کارگردان فیلم)*


«انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» در ایران اسلامی!؟
گفتگو با بیژن مهر (جبهه‌ی ملّی ایران ـ امریکا)


چه خبر از کردستان؟
گفتگو با رحمت فاتحی


جنده، جاکش... ج. اسلامی
گفتگویی که نباید منتشر شود


حمله نظامی به ایران؛ توهم یا واقعیّت
گفتگو با محمد پروین


گردهمایی کلن: تکرار گذشته یا گامی به سوی آینده
گفتگو با مژده ارسی


عراق ویران
گفتگو با یاسمین میظر


شبکه‌های رژیم اسلامی در خارج از کشور
گفتگو با حسن داعی


نهادهای پناهند گی ایرانی و مقوله‌ی تبعید
گفتگو با مدیران داخلی جامعه‌ی ایرانیان لندن
و
کانون ایرانیان لندن


به بهانه‌ی تحصن لندن
گفتگو با حسن جداری و خانم ملک


به استقبال گردهمایی زندانیان سیاسی در شهر کلن
گفتگو با «مرجان افتخاری»


سنگ را باید تجربه کرد!
گفتگو با «نسیم»


پشیمان نیستید؟
گفتگو با سعید آرمان «حزب حکمتیست»


هنوز هم با یک لبخند دلم می‌رود!
گپی با اسماعیل خویی


چپ ضد امپریالیست، چپ کارگری... تحلیل یا شعار
گفتگو با بهرام رحمانی


زنان، جوانان، کارگران و جایگاه اندیشمندان ایرانی
گفتگو با «خانمی جوان»


گردهمایی سراسری کشتار زندانیان سیاسی
گفتگو با «همایون ایوانی»


روز زن را بهت تبریک می‌گم!
گفت‌وگو با «مژده»


دو کارزار در یک سال
گفت‌وگو با آذر درخشان


آخیش . . . راحت شدم!
گفتگو با «مهدی اصلانی»


غریبه‌ای به نام کتاب
گفتگو با «رضا منصوران»


زندان عادل‌آباد؛ تاولی چرکین، کتابی ناگشوده...
گفتگو با «عادل‌آباد»


این بار خودش آمده بود!
گفتگو با پروانه‌ی سلطانی


چهره بنمای!
با اظهار نظرهایی از: احمد موسوی، مهدی اصلانی، مینو همیلی و...
و گفتگو با ایرج مصداقی


شب به خیر رفیق!
گفتگو با رضا غفاری


رسانه‌های ایرانی
گفتگو با همکاران رادیو برابری و هبستگی، رادیو رسا
و سایت‌های دیدگاه و گزارشگران


مراسم بزرگداشت زندانیان سیاسی (در سال جاری)
«گفتگو با میهن روستا»


همسایگان تنهای ما
«گفتگو با مهرداد درویش‌پور»


پس از بی‌هوشی، چهل و هشت ساعت به او تجاوز می‌کنند!


شما یک اصل دموکراتیک بیاورید که آدم مجبور باشد به همه‌ی سؤالها جواب دهد
«در حاشیه‌ی جلسه‌ی سخنرانی اکبر گنجی در لندن»


فراموش کرده‌ایم...
«گفتگو با شهرنوش پارسی پور»


زندانی سیاسی «آزاد» باید گردد!
گفتگو با محمود خلیلی «گفتگوهای زندان»


تواب
گفتگو با شهاب شکوهی «زندانی سیاسی دو نظام»


خارجی‌های مادر... راسیست
«گفتگو با رضا»


شعر زندان و پاره‌ای حرف‌های دیگر
«در گفتگو با ایرج مصداقی»


ازدواج به قصد گرفتن اقامت
گفتگو با «شبنم»


کارزار «زنان»... کار زار «مردان»؟!
«گفتگو با آذر درخشان»


اوضاع بهتر می‌شود؟
«گفتگو با کوروش عرفانی»


اتم و دیدگاه‌های مردم


اخلاق سیاسی


چهارپازل، سه بازیگر، دو دیدگاه، یک حرکت اشتباه، کیش... مات
«گفتگو با محمدرضا شالگونی»


کارزار چهار روزۀ زنان
گفتگو با یاسمین میظر


مرغ سحر ناله سر کن
«گفتگو با سحر»


اسکوات*، مستی، شعر، نشئگی... و دیگر هیچ!
«گفتگو با نسیم»


درختی که به خاطر می‌آورد
گفتگو با مسعود رئوف ـ سینماگر ایرانی


شاکیان تاریخ چه می‌گویند؟
پای درد دل فرزندان اعدامی


روایتی از زندان و پرسش‌های جوانان
«در گفتگو با احمد موسوی»


جمهوری مشروطه؟ !
در حاشیۀ نشست برلین «گفتگو با حسین باقرزاده»


مروری بر روایت‌های زندان
در گفتگو با ناصر مهاجر


اعتیاد و دریچه دوربین - گفتگو با مریم اشرافی


انشعاب، جدایی و ...
در گفتگو با محمد فتاحی (حکمتیست)


چه شد ... چرا این‌چنین شد؟
در گفتگو با محمدرضا شالگونی، پیرامون «انتخابات» اخیر ایران


«انتخابات» ایران، مردم و نیروهای سیاسی


گفتگو با یدالله خسروشاهی


روایتی از مرگ زهرا کاظمی


گفتگو با جوانی تنها


گفتگو با گیسو شاکری


گفتگو با لیلا قرایی


گفتگو با شادی


گفتگو با ایرج مصداقی، نویسنده‌ی کتاب «نه زیستن نه مرگ»


گفتگو با جوانان


نتیجه‌ی نظرخواهی از مردم و نیروهای سیاسی در مورد حمله‌ی نظامی امریکا به ایران


گفتگو با مهرداد درویش پور


گفتگو با نیلوفر بیضایی، نویسنده و کارگردان تأتر


سلاح اتمی ... حمله‌ی نظامی ... و دیگر هیچ!
گفتگو با محمد رضا شالگونی و یاسمین میظر


اين‌بار برای مردم ايران چه آشی پخته‌ايد؟
گفتگو با مهرداد خوانساری «سازمان مشروطه‌خواهان ايران (خط مقدم)»


به استقبال کتاب «نه‌ زیستن نه مرگ»


«بازگشت» بی بازگشت؟
مروری بر موضوع بازگشت پناهندگان سیاسی به ایران


پرسه‌ای در کوچه‌های تبعید


 
 

بازچاپ مطالب سایت «گفت‌وگو» با ذکر منبع آزاد است.   /  [www.goftogoo.net] [Contact:goftogoo.info@gmail.com] [© GoftoGoo Dot Net 2005]